معنی روی حرف کاف) ضربه، ضربت، لطمه، ضرب، حرکت، تکان، لمس کردن، دست , کشیدن روی، نوازش کردن، زدن، سرکش گذاردن (مثل سرکش ,, معنی روی حرف کاف) ضربه، ضربت، لطمه، ضرب، حرکت، تکان، لمس کردن، دست پ کشیدن روی، نوازش کردن، زدن، سرکش گذاردن (مثل سرکش پ, معنی cmd pct lاt) qcfi، qcfت، gzki، qcf، pclت، تlاj، gks lcbj، bsت , ladbj cmd، jmاxa lcbj، xbj، scla ;vاcbj (keg scla ,, معنی اصطلاح روی حرف کاف) ضربه، ضربت، لطمه، ضرب، حرکت، تکان، لمس کردن، دست , کشیدن روی، نوازش کردن، زدن، سرکش گذاردن (مثل سرکش ,, معادل روی حرف کاف) ضربه، ضربت، لطمه، ضرب، حرکت، تکان، لمس کردن، دست , کشیدن روی، نوازش کردن، زدن، سرکش گذاردن (مثل سرکش ,, روی حرف کاف) ضربه، ضربت، لطمه، ضرب، حرکت، تکان، لمس کردن، دست , کشیدن روی، نوازش کردن، زدن، سرکش گذاردن (مثل سرکش , چی میشه؟, روی حرف کاف) ضربه، ضربت، لطمه، ضرب، حرکت، تکان، لمس کردن، دست , کشیدن روی، نوازش کردن، زدن، سرکش گذاردن (مثل سرکش , یعنی چی؟, روی حرف کاف) ضربه، ضربت، لطمه، ضرب، حرکت، تکان، لمس کردن، دست , کشیدن روی، نوازش کردن، زدن، سرکش گذاردن (مثل سرکش , synonym, روی حرف کاف) ضربه، ضربت، لطمه، ضرب، حرکت، تکان، لمس کردن، دست , کشیدن روی، نوازش کردن، زدن، سرکش گذاردن (مثل سرکش , definition,